close
آخرین مطالب
  • تبلیغ شما در اینجا
  • طراحی سایت شخصی
  • طراحی سایت فروشگاهی
  • طراحی سیستم وبلاگدهی
  • سیستم سایت ساز اسلام بلاگ
  • مگا برد - پلتفرم خرید اینترنتی قطعات موبایل مگابرد
  • تحلیل و نمودار سازی فرم های پلاگین گرویتی وردپرس
  • اولین تولید کننده پلاگین های مارکتینگ و سئو کاملا ایرانی
  • اولین پلاگین دیجیتال مارکتینگ وردپرسی
  • loading...
    YourAds Here YourAds Here

    ذهن برتر

    بازدید : 99
    چهارشنبه 13 اسفند 1399 زمان : 10:08

    بسیاری از معلمان من می دانم که در طول روز ناهار نمی خورند. فقط وقت کافی نیست ، کارهای زیادی برای انجام دادن وجود دارد و بسیاری از انتظارات غیر واقعی نیز گاهی اوقات از ما ایجاد می شود. من مجبورم هر روز ناهار بخورم و این حد را تعیین کنم در غیر این صورت بعداً نمی توانم فعالیت کنم ، اما کاملاً می فهمم که چرا این کار را نمی کنند. در منطقه مدرسه ما ، تأکید زیادی بر آموزش آگاهانه از آسیب روانی و یادگیری اجتماعی-عاطفی داشته ایم ، که توسط آموزش دیافراگم به شرح زیر تعریف می شود: fizkes / Shutterstock منبع: fizkes / Shutterstock "فرایندی که از طریق آن کودکان و بزرگسالان دانش ، نگرش و مهارتهای لازم برای درک و مدیریت احساسات ، تعیین و دستیابی به اهداف مثبت ، احساس و نشان دادن همدلی با دیگران ، ایجاد و حفظ روابط مثبت و تصمیم گیری مسئولانه را به دست می آورند و به طور م applyثر به کار می گیرند. " هنگامی که من برای اولین بار تدریس را شروع کردم ، واقعاً خوشحال شدم که منطقه و مدرسه من بیش از حد پا به پا می شوند و یادگیری اجتماعی-عاطفی را در آغوش می کشند و بهزیستی ذهنی و عاطفی دانش آموزان را بر تأکید دقیق بر آموزش اولویت می دهند. با پایان دادن به سال اول ، یک احساس مشترک بین خودم و معلمانم این است که بله ، SEL فوق العاده مهم است و گامی در جهت درست برای دانش آموزان در هر مدرسه است ، اما معلمان چه می کنند؟ ما نیز بسیار مبارزه می کنیم و با انتظاراتی که روز به روز بوجود می آید ، از مدیریت رفتار گرفته تا ارائه برنامه های درسی ، زمان بندی درجه بندی ، حضور در جلسات روزانه و یک دیوانگی کلی در کلاس و مدرسه ساختمان ، معمول است که احساس کنیم SEL برای بچه ها اعمال می شود ، اما برای بزرگسالان صدق نمی کند. به نظر من نیازی به گفتن نیست که بزرگسالان به مراقبت از خود ، استراحت و بهزیستی ذهنی و عاطفی نیز نیاز دارند ، اما فرهنگ در آموزش اغلب به معلمان اجازه نمی دهد که رفاه خود را در اولویت قرار دهند. برای افرادی که نمی دانند ، فرهنگ پاسخگویی برای معلمان در سراسر کشور بسیار تنبیه کننده است - معمولاً به گونه ای اجرا نمی شود که مربیان در شغل خود بهتر عمل کنند. درعوض ، این معلمان را از رعایت رعایت قوانین ترغیب می کند و معلمان را ترغیب می کند تا هر بار که یک بزرگسال دیگر وارد کلاس می شود "نمایش سگ و تسویه حساب" برگزار کنند. بگذارید که در اعماق خود مقدمه بزنم ، من برنه براون را دوست دارم ، از جمله دو کلاسیک کلاسیک TED Talk او - "قدرت آسیب پذیری" و "گوش دادن به شرم". نقل قول تدی روزولت در مورد "مردی در صحنه" جمله ای بود که من برای اولین بار از برنه براون شنیدم. در برهه ای از دانشگاه ، تحقیقات برنه براون درمورد آسیب پذیری من را تشویق کرد که یک جهش ایمان داشته باشم و درمورد مبارزات خانوادگی و شخصی ام آسیب پذیر باشم. البته این فقط صحبت های TED Trenes of Brené Brown نبود که برای من این کار را انجام داد - اما تحقیقات جذاب و حکایت های او یکی از بسیاری از کاتالیزورهای داستان شخصی من بود. وقتی معلم شدم ، در یک مدرسه و مدرسه بسیار دشوار در داخل شهر ، جلسات توسعه حرفه ای دائما فیلم های YouTube را از Brené Brown پخش می کرد تا یادگیری اجتماعی-عاطفی را برای دانش آموزان در اولویت قرار دهد و ما برای دانش آموزان بهتر و بهتر باشیم درک آنها را به عنوان امکان پذیر است. باز هم ، همه اینها چیز خوبی بود ، و داشتن یک روش SEL بسیار بهتر از عدم آن است. مقاله پس از تبلیغات ادامه می یابد اما هیچ یک از این جلسات هرگز احساس معلمان را تأیید یا تأکید نکرده اند ، حتی وقتی در کووید دچار یک بیماری همه گیر شده بودیم که زندگی همه را نابود کرد. بسیاری از هم سن و سالان من تحت فشار شدید منطقه بودند تا در هفته چندین تماس تلفنی را با دانش آموزان ثبت کنند ، در زمان های غیرمعمول به صورت آنلاین آموزش دهند و برای رعایت قوانین روزانه به چندین جلسات بروند. همانطور که هر سال تحصیلی به طور طبیعی می گذرد ، معلمان فرسوده می شوند ، فرسوده می شوند و فرسوده می شوند و من مطمئناً سال اول خود را انجام دادم. با این حال تعداد بسیار کمی از افراد ، وضعیت احساسی معلمان را بررسی می کنند. از ما انتظار می رفت که هر روز چهره تازه ای به پا کنیم ، سرمان را پایین نگه داریم ، آموزش دهیم ، کارهای خود را به بهترین وجه انجام دهیم و ساعت های زیادی را پس از کار صرف کنیم تا درجه بندی و برنامه ریزی انجام شود. هیچ کس به حال ما از نظر احساسی اهمیتی نمی داد - چون به ما حرفه ای دستمزد می دادیم ، این معنی است که SEL برای دانشجویان است نه ما. شاید این مفهوم این باشد که معلمان از قبل در جعبه ابزار خود یادگیری اجتماعی - عاطفی دارند ، اما معلم ها نیز انسان هستند و نه ماشین ، و انجام کارهای ما نباید به این دلیل باشد که دائماً از کار می افتیم ، دائماً بیش از حد کار می کنیم و بیش از حد فشار می آوریم. به عنوان یک معلم ، آسان است که درونی کنید همه چیز تقصیر شماست. داشتن دانش آموز از کار افتاده تقصیر شماست ، داشتن دانش آموزی که در مدرسه ظاهر نشود تقصیر شماست ، عصبانی شدن پدر و مادری از شما تقصیر شماست و رفتارهای برهم زننده و نمره تست های نامرتب تقصیر شماست. وارد شدن به این طرز فکر آسان است زیرا یک معلم خوب به آنچه در کنترل او است فکر می کند و ابتکار عمل می کند تا بچه ها را به خاطر نیروهای خارج از کنترل آنها سرزنش نکند.

    خلاقیت به عنوان راهی برای زندگی
    نظرات این مطلب

    تعداد صفحات : -1

    درباره ما
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    چت باکس




    captcha


    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 60
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 1
  • بازدید کننده امروز : 2
  • باردید دیروز : 47
  • بازدید کننده دیروز : 48
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 106
  • بازدید ماه : 418
  • بازدید سال : 2098
  • بازدید کلی : 21713
  • کدهای اختصاصی